قطع: رقعی
تعداد صفحات: ۳۷۶ صفحه
«دکتر، من تو رو کشتم؟»
«میخواستی منو بکشی؟»
«نه.»
«پس چرا نگرانی؟»
«شاید مردم فکر کنن میخواستم بکشمت.»
«چرا؟»
«خب، تا حالا عاشق کسی شدی که نباید عاشقش میشدی؟»
«آره.»
«واقعاً؟ زری میدونست؟»
«ماجرا یه چیز دیگه بود.»
«منظورت چیه؟»
«ماجرا کلاً یه چیز دیگه بود.»
«لطفاً بهم بگو منظورت چیه. خیلی دلم میخواد بدونم. حاضر بودی بهخاطر عشقت آدم بکشی؟»
«شاید.»
«حاضر بودی براش بمیری؟»
«آره، معلومه.»
«خب پس واقعاً عاشقش بودی دکتر. بعدش چی شد؟»
«کشته شدم.»
پشت بامهای تهران – مهبد سراجی
حوض نقره